نویسنده: سید رضا حسینی




 
ایران کشوری با تمدن چند هزار ساله است که گویی هر بند تاریخ حیاتش، بندی از زندگی بشریت را رقم زده است. معماری و هنر از دیر باز به استناد " هنر نزد ایرانیان است و بس!"، جایگاه بسیار ویژه ای در میان ایرانیان داشته است. در این وجیزه می کوشیم که جرعه ای از دریای هنر و معماری ایران قبل از اسلام را به شما بنوشانیم.
به دو دلیل محققان به هنر ایران باستان اهمیت می دهند:
1) پیدایش یکی از تمدن های عمده ی جهان در هم جواری ایران به نام بین النهرین، تا جایی که جدا کردن مباحث مربوط به هنر بین النهرین از ایران دشوار و گاهی اوقات ناصحیح است، پیدا شدن بسیاری از آثار تمدن بین النهرین در ایران و مشابهت بسیاری از آثار پیش از تاریخ و دوران تاریخی ایران با تمدن بین النهرین این جداسازی را مشکل تر نموده است (تصویر 1)
(تصویر 1)
2) خصلت عمده ی ایرانیان در به خدمت گرفتن هنرمندان سایر کشورها، هنر ایران را دارای سبک هایی نموده است که به عنوان گنجینه ای از تجربیات در خصوص هنر سایر ملل می تواند مورد استفاده ی مورخین و باستان شناسان قرار گیرد.

هنر و معماری پیش از تاریخ ایران

جدای از اعصار پارینه سنگی که انسان ها در غار زندگی می کردند و به دنبال آن عصر نوسنگی که انسان وارد دشت و جلگه های پست می شود و بعد از آن اکتشافات فلزات که تحولی شگرف در تمدن به وجود می آورد، در حدود 5000 سال قبل اقوامی کوه نشین در دو منطقه ی ایران سکنی گزیدند که عموماً دامدار بوده و هم زمان اقوامی نیز در فلات مرکزی ایران زندگی می کردند:
اقوام ساکن در کوره های غرب و شمال زاگرس مانند «لولوبی» ها - «گوتی» ها - «کاسی» ها - «سیمری» ها و... اقوام ساکن در شمال ایران که در دامنه ی خزر می زیسته اند مانند «کادوسیان»ها - «تیپور» ها - «کاسپین» ها و دسته ی دیگری از ساکنین ایران در فلات مرکزی ایران سکونت داشتند مانند نواحی «سیلک» در کاشان یا «شهر سوخته» در زابل و...

خصوصیات مناطق و تپه های باستانی ایران (پیش از تاریخ و دوران تاریخی)
غارهای دوران پارینه سنگی ایران

از جمله مهم ترین غارهای دوران پارینه سنگی می توان به این موارد اشاره نمود: «غار کمربند» و «غار هوتو» واقع در هشت کیلومتری غرب شهرستان بهشهر در ساحل جنوبی دریای خزر که آثار چهار دوره متعلق به عصر حجر در آن یافت شده است.
«غار شکارچیان» در کوره های بیستون کرمانشاه - «غار تمتمه» در آذربایجان - «غاز خونیک» در خراسان - خصوصیت تمامی این غارها ابزارهای سنگی است که نشانه ی اولین فعالیت های انسان است (قطعاتی از جنس کوارتز با تراش های مختصری بر روی آن. جدای از این غارها، نمونه ی این ادوات در حوزه ی «کشف رود» خراسان یا بستر رودخانه ی «لادیز» در بلوچستان کشف شده است که عمر آن را به اوایل دوره ی «پیلستوسن» یعنی حدود 800000 سال پیش قدمت می زنند.
غار شنیدار: آثار غار شنیدار مربوط به دوران نوسنگی با قدمتی نزدیک به 38 هزار سال است آثار نوسنگی در سراسر غرب ایران فراوان است. فرهنگ مشخص این دوره در کوره های زاگرس به فرهنگ «بردوستیان» معروف است.
تپه ی گنج دره ی هرسین: قدیمی ترین منازل مسکونی در ایران متعلق به این تپه مربوط به 10000 سال پیش در کرمانشاه است. خانه ها با ورودی های تنگ و باریک، انبار آذوقه و ساخت ظروف سفالی بدون پخت از خصوصیات مهم این تپه است. شبیه همین خصوصیات را در منازل مسکونی مردمان ساکن «تپه ی سراب» و ساکنان اولیه ی روستایی به نام «گوران» واقع در ارتفاعات زاگرس مشاهده می کنیم.
تپه ی زاغه قزوین: در 60 کیلومتری شهرستان قزوین و در دشت قزوین واقع است. بقایای این تپه معرف یک فرهنگ بدون وقفه است که متعلق به حدود هزاره ی هشتم ق.م است. این تپه شامل 12 مرحله استقراری بشر است. رایج ترین مصالح در بافت معماری، گل به صورت چینه و خشت خام است که با لایه ی نازکی از کاه گل اندود شده است. نقشه منازل مستطیل شکل با محوطه ای روباز به نام حیاط است. پوشش سقف از تیرهای چوبی است (تصویر 2)
(تصویر 2)
در دوره های بعدی با افزایش اجتماعات و پیشرفت فن معماری شاهد تغییراتی در نحوه ی زندگی هستیم. بهترین نمونه ی این تحولات «ساختمان منقوش» کشف شده در لایه ی چهارم این تپه (از سطح تپه) می باشد که بر اساس شواهد، متعلق به اواخر هزاره هفتم و اوایل هزاره ی ششم ق.م است. بهترین نحو تزیین زمان خود در این خانه به کار رفته و مخصوص اجتماعات بوده است. وجود سکوهایی برای نشستن، آتش دان برای حرارت، اجاق برای سرخ کردن گوشت و سایر امکانات به احتمال قوی، ساختمان منقوش زاغه را به عنوان محل مذهبی و مرکز اجتماعی برای اقوام دوران نوسنگی معرفی می نماید.
تپه ی شهداد کرمان (خبیص): آثار به دست آمده از این تپه مربوط به هزاره ی سوم ق.م است. از بارزترین آثار مکشوفه این تپه سفالهای قرمز رنگ با علامت و خطوط نشانه است که معمولاً در زیر یا بالای کوزه، زیر دهانه و بعضی اوقات بر روی لبه ی ظروف حک شده است. کلمات مشکل را با مهر و کلمات ساده را با قلم حکاکی می کردند. بهترین نمونه ی این خطوط، کتیبه ی شش کلمه ای به خط ایلامی است این کلمات دریچه ی تازه ای را درباره ی پیدایش خطوط ابتدایی اقوام قبل از تاریخ می گشاید. غیر از این تپه در کرمان می توان از تپه ی «یحیی» و «تل ابلیس» نام برد.
تپه ی سیلک: این تپه در سه کیلومتری جنوب غربی شهرستان کاشان واقع شده است و شامل دو تپه ی شمالی و جنوبی به فاصله ی 600 متر از یکدیگر است. این تپه شامل پنج طبقه یا لایه ی تمدنی از اواخر هزاره ی ششم ق.م تا حدود 1200 ق.م است. اولین بار توسط «پروفسور گیرشمن» فرانسوی مورد حفاری قرار گرفت. بقایای طبقه ی 2 با ساختمان های خشتی و در ارتفاعات با چینه و اندودی از گل اخراء و بقایای طبقه ی 3 مبین پیشرفت های اقتصادی و اجتماعی ساکنان آن بوده است.
آخرین لایه های سطحی این تپه مربوط به آغاز تمدن ایلامی است که حدود 3000 ق.م قدمت دارد و مهم ترین ویژگی آن کشف الواح ایلامی است.
تمدن شهر سوخته: این تمدن در کنار دلتای رود هیرمند در نزدیکی زابل واقع بوده است و از مهمترین مراکز دوران مفرغ در شرق ایران است بر اساس مدارک به دست آمده دوره های استقرار انسان در شهر سوخته به چهار دوره و یازده لایه متمایز تقسیم می گردد، در کهن ترین لایه ی این تپه گل نبشته ی ایلامی کشف شده است. زندگی در این شهر بین سال های 3200 تا 1800 ق.م ادامه داشته است.
این تپه به چهار بخش عمده متمایز تقسیم می گردد:
1- منطقه ی بزرگ مرکزی با آثار متعلق به لایه 2700 ق.م
2- منطقه ی مسکونی شرقی که بلندترین قسمت های شهر سوخته در آن قرار دارد و مربوط به دوره ی دوم استقرار در شهر سوخته است.
3- جهت شمال غربی که منطقه ی صنعتی بوده و متعلق به دوره های سوم و چهارم استقرار در شهر سوخته است.
4- قسمت جنوب غربی که گورستان شهر سوخته بالغ بر 25 هکتار در آن واقع است. مهم ترین آثار معماری شهر سوخته را شاید بتوان خانه های موسوم به پلکانی و بنای کاخ سوخته دانست. استفاده از اندودهای گل به همراه مواد آهکی، استفاده از لوله های بزرگ سفالی برای آب رسانی، وجود اشیای سفالی و لوازم زندگی در قبور، انجام کارهای صنعتی از قبیل سنگ تراشی، بافندگی، سفالگری، حصیربافی از دیگر خصوصیات تمدن شهر سوخته است. از مهمترین آثار به دست آمده از حفاریهای اخیر، پیدا شدن جمجمه ای از انسان است که احتمالاً شواهد نوعی عمل جراحی بر روی آن نشان از وجود علم پزشکی است (تصویر 3).
(تصویر 3)
تپه شوش: در این تپه یکی از کهن ترین شهرهای جهان شکل گرفته است (این شهر به مادر شهرهای جهان لقب یافته است)، وقایع این منطقه حاکی از روزگار پر فراز و نشیب است. این تپه در حال حاضر منطقه ای پهناور بین دو رود کرخه (در غرب) و رود دز (در شرق) است. در این تپه نشانه هایی از استقرار از هزاره ی چهارم ق.م تا قرن 13 میلادی شناسایی شده است.
حدود 27 لایه تمدنی در این تپه تخمین زده شده است که لایه ی نخستین آن بر روی ارتفاعی به وجود آمده است و ابتدا با ساخت معبد عظیمی آغاز و گرداگرد آن مراکز مسکونی شکل می گیرد، وجود همین معبد نشانه ای بر تجمع و شهر نشینی در این منطقه است که به «دوره ی شوش یک» معروف است. (تپه ارگ یا آکروپل)
در 2200 ق.م وارد مرحله جدید شده که به «دوره ی پیدایش خط» معروف است. در آغاز هزاره ی سوم ق.م (4900 سال پیش) نخستین سازمان های اداری و سیاسی در جنوب ایران تکوین می یابد و تمدن «ایلام» شکل می گیرد و مدت 22 قرن بر این مناطق فرمانروایی می کنند. بعد از سقوط هخامنشیان در سال 332 ق.م رونق و آبادانی شوش به مرور در سراشیبی افول قرار گرفته و در قرون میانه ی اسلامی رونق خود را به کل از دست می دهد و به روستایی کوچک تبدیل می شود.
محوطه ی باستانی چغازنبیل (تمدن ایلامی): تمدن ایلام در جوار تمدن های بین النهرین و در منطقه ی خوزستان در کنار رود کارون تشکیل شد. میان این تمدن با بین النهرین روابط و مناسبات ممتدی برقرار بوده است. این تمدن با شروع و پیدایش خط و در پایان دوره های نوسنگی و دوره ی مس آغاز می شود (حدود 3200 ق.م) که به آن «ایلام آغازین» می گویند. از خصوصیات آن تشکیل «دولت شهر» هاست. ایلام در سده های 12 و 13 ق.م به «ایلام میانی» نام گذاری می گردد و تحت حکومت پادشاهان مقتدر چون «اونتاشگال» قوی ترین دولت ها را ایجاد می کند و در نهایت در نیمه اول هزاره اول ق.م که به «ایلام نو» نام گذاری شده است. این دولت با ظهور مادها و پارس ها در غرب و جنوب ایران ضعیف می گردد. شوش به عنوان پایتخت ایلامیان از جمله مناطقی است که آثار این تمدن در آن به جای مانده است. در کاوش های شوش از دوره ایلامی آثار معماری فراوانی ظاهر شده که نمودار چگونگی پیشرفت و تکامل فن معماری و ساختمانی در میانه هزاره چهارم ق.م است.
مهری به دست آمده که بر روی آن فرم ساختمانی کنده شده و شکل دو اتاق دیده می شود که سقف گنبدی دارد. همین طور نقش مهر دیگری در «تپه ارگ» به دست آمده که تصویر یک معبد بر روی سکویی بزرگ است. ساختمانهای شوش از خشت و گل و تزئینات درونی در مواردی با روکش گچ و یا نقاشی دیواری همراه بوده است ولی به مرور از آجر به عنوان نمای ساختمان نیز استفاده می شده است.
«زیگورات چغازنبیل» یکی از همین ساختمان ها است که به وسیله «اونتاشگال» پادشاه ایلامی برای خدای «اینشوشیناک» ساخته شده است (قرن 13 ق.م) و دارای دو حصار بیرونی و داخلی است. در نقاط مختلف این حصار هفت دروازه وجود داشته که حیاط های اطراف ساختمان را با محوطه اطراف زیگورات مربوط می سازد. دروازه اصلی در قسمت جنوبی مجموعه دارای آجرهای تزئینی با لعاب رنگارنگ بوده که اسم سازنده زیگورات به خط میخی ایلامی روی آن ها دیده می شود. این بنا داری 5 طبقه با مقاطع مربع بوده که مربع در طبقات بالا به تدریج کوچکتر می شود. آنچه در این بنا اهمیت دارد وجود طاق های متعدد ضربی با طرح نیم دایره (طاقهای گهواره ای) است و این طاق بر روی دالان هایی طویل و برفراز پلکانهای داخلی معبد بنیاد گشته است. به تعبیری این طاقها بهترین نمونه معماری بر بنیاد طاق قوسی در دنیای باستان است (تصویر 4).
(تصویر 4)
علاوه بر این معبد، بقایای سه قصر دیگر در پایتخت ایلامیان به دست آمده که متعلق به هزاره اول ق.م است. در محوطه باستانی چغازنبیل علاوه بر معماری آثار و اشیای مهمی پیدا شده از جمله الواح متون ایلامی و آکدی، مهرهای استوانه ای شیشه ای و بدل چینی و مفتول های شیشه.
مناطق باستانی مادها: آریایی ها بعد از ورود و استقرارشان در ایران به دو تیره تقسیم می شوند. تیره ای از آریایی ها که در جنوب شرقی و جنوب غربی دریاچه ی ارومیه مستقر شده و به تدریج محلی به نام «پارسوآ» را تشکیل می دهند که قوم «پارس» نامیده می شوند (بعداً در هنر هخامنشیان از آنان صحبت می شود) و دسته ی دیگر در غرب و جنوب غربی ارومیه مستقر شده و نخستین حکومت سراسری را در ایران تشکیل می دهد که این قوم به نام قوم «مد» یا «ماد» خوانده می شوند. در اواخر قرن هفتم ق.م قوم ماد تشکیل حکومت داد و با اقوام «سکایی» و «سیمری» متحد شد و به تدریج با تصرف سرزمین اورارتوها از یک طرف و بین النهرین از طرف دیگر رقیبی سرسخت در مقابل آشوریان می شوند. اولین پایتخت آنان «هگمتانه» یا همدان امروزی بود - ولی ناحیه ی «ری» و ناحیه ی «نساء» (حدود کرمانشاه) نیز از نواحی مرکزی تمدن مادها است.
مادها کشور خود را تا بخشی از آسیای صغیر گسترش دادند. از هنر مادها آثار چندانی باقی نمانده است. از مهم ترین آن ها می توان به محوطه های باستانی «هگمتانه»، دخمه های سنگی (گورهای صخره ای که مربوط به اعتقادات مذهبی و دینی است) و نواحی و آثار زیر اشاره نمود:
- مخوطه ی باستانی «هگمتانه»: این محوطه که در داخل شهر همدان قرار دارد و دارای وسعتی حدود 25 هکتار است و از سال 1362 کاوش های آن آغاز گردید. آثار مکشوفه معماری شامل برج و حصار و بناهای عظیم خشتی خبر از یک شهر یا دژ باستانی می دهد. بدنه ی خارجی حصار با گچ اندود شده است. هنوز تاریخ قطعی برای معماری مکشوفه مشخص نشده است ولی بر اساس شواهد این شهر در ادوار تاریخی و قرون بعد از اسلام نیز مورد استفاده بوده است.
- دخمه ی «داودختر» در «فهلیان» فارس
- دخمه ی «فقرگاه» (فخریگاه یا فرهادگاه) در 20 کیلومتری مهاباد (تصویر 5)
(تصویر 5)
- دخمه ی «فرهاد و شیرین» در شهرستان صحنه 6 کیلومتری کرمانشاه - «خورزن» در تهران
- «قزقاپان» در مرز ایران و عراق
- «دکان داود» در سر پل ذهاب (تصویر 6)
(تصویر 6)
- «آخور رستم» در 8 کیلومتری جنوب تخت جمشید
- از دیگر مناطق و آثار زمان مادها می توان به بغستانه یا بیستون، کنگاور، اسپدانه یا اصفهان، تپه های گیان در نهاوند، گورستان B سیلک و گنجینه ی زیویه اشاره نمود.
هنر و تمدن لرستان: در نقاط مختلف لرستان کاوش های زیادی انجام گرفته است از جمله در مناطق: «سرخ دم، کوه دشت، نور آباد، تپه ی باباجان، تپه ی زردلان، کفترلان، گوران، چغاسبز، دلفان، میروالی، هرسین، بیستون، کرمانشاهان» بیش تر آثار بیانگر دوره های مفرغ و آهن است که عموماً در درون مقابر یافت شده است و توضیح آن در بخش مجسمه سازی می آید.
بیش تر این مناطق در زمان حکومت مادها رونق داشته است. شبیه «تپه ی باباجان» در مرکز لرستان و «تپه ی نوشی جان» در غرب «تپه ی باباجان» و «گودین تپه» که آثار معماری آن شبیه به «تپه ی حسنلو» است.
هنر و تمدن مارلیک و املش: آثار این تمدن در ناحیه ی شمال ایران مارلیک (در دره ی گوهر رود بین رشت و قزوین) و املش (نواحی املش، پیرکوه و دیلم) یافت شده است.
آثار این منطقه شامل سفال ها، ریتون ها (سفال و مجسمه) است. علاوه بر سفال اشیای فلزی و نقره ای و طلایی زیادی کشف شده است که در بخش خود از آن صحبت می شود.

منبع مقاله :
حسینی، سید رضا، (1348)، هنر و معماری ایران و جهان، تهران: مارلیک، چاپ دوم، (1388)